*** ستاره سرخ آذربایجان ***

اولو تانرینین آدیلا

*** ستاره سرخ آذربایجان ***

اولو تانرینین آدیلا

داربی یک شوی مضحک بود - قورباغه فیل نما


داربی یک شوی مضحک بود - قورباغه فیل نما

امروز که 48 ساعت از داربی گذشته مساله‌ای به‌نام تبانی ذهن هواداران پرشمار دو تیم را مغشوش کرده است. آنها البته هیچ دلیل و مدرک روشنی را برای اثبات چنین اتهام بزرگی ارائه نمی‌دهند در حالی که تبانی هم مثل هر پدیده دیگری می‌تواند علائم و نشانه‌های آشکار و پنهانی را در دل خود داشته باشد.

2009/10/4 1:51:39

hadi shakoori esteghlal
Photo Gallery
Zoom
hadi shakoori esteghlal

احمد طوسی-استاد دانشگاه ucl کالیفرنیا

امروز که 48 ساعت از داربی گذشته مساله‌ای به‌نام تبانی ذهن هواداران پرشمار دو تیم را مغشوش کرده است. آنها البته هیچ دلیل و مدرک روشنی را برای اثبات چنین اتهام بزرگی ارائه نمی‌دهند در حالی که تبانی هم مثل هر پدیده دیگری می‌تواند علائم و نشانه‌های آشکار و پنهانی را در دل خود داشته باشد. اینکه تنها به‌خاطر رقم خوردن نتیجه مساوی، بازیکنان، مربیان و به‌طور کلی مجموعه دو تیم را به‌دلیل توصیه‌پذیری شماتت کنیم چندان منطقی به‌نظر نمی‌رسد و در واقع صورت‌مساله را پاک کردن است. این‌گونه اتهامات چیزی جز خدشه‌دار کردن بزرگ‌ترین داربی آسیا فقط از حیث نتیجه و تبلیغات- را عاید فوتبال مریض و رو به زوال ایران نخواهد کرد.

این روزها تعدد بنگاه‌های شرط‌بندی و دست‌های پشت پرده باعث شده تا فوتبال در بعضی کشورهای دنیا، آلوده به تبانی و زدوبند شود. این پدیده ناخوشایند البته نشانه‌های خاصی دارد که در اغلب موارد با کنکاش پلیس پرده از آن برداشته شده است. نشانه‌های تبانی می‌تواند از سوی هر دو تیم قابل مشاهده باشد. گاه بازیکنی به‌عمد توپی را وارد دروازه خودی می‌کند و گاه یک دروازه‌‌بان با خروج اشتباه و عمدی باعث رقم‌‌خوردن نتیجه دلخواه افراد پشت‌پرده می‌شود. در داربی 67 اما به هیچ عنوان با چنین صحنه‌های مشکوکی مواجه نشدیم. اشتباه کشنده‌ هادی شکوری در صحنه‌ای که منجر به پنالتی برای پرسپولیس شد، کاملا سهوی بود. چنانکه بسیاری از مدافعان لیگ برتری ایران به کرات دچار چنین اشتباهاتی شده‌اند؛ مدافعانی که از دوران نوجوانی درست تربیت نشده‌اند. در این صحنه می‌توانیم به ضرس قاطع بگوییم هادی شکوری مرتکب یک اشتباه تکراری شد که مشاهده آن از یک مدافع ایرانی چندان تعجب‌برانگیز نیست.

یکی دیگر از نشانه‌های تبانی، اشتباهات فاحش داور مسابقه است. صرف‌نظر از اشتباهاتی که محسن ترکی در دادن اخطار به بازیکنان هر دو تیم مرتکب شد، هرگز شاهد اتخاذ تصمیمات مشکوک از سوی داور  داربی نبودیم و در شرافت محسن ترکی تردیدی وجود ندارد. یک دلیل بزرگ هم وجود دارد که برای رد اتهام تبانی در داربی 67 کفایت می‌کند؛ اینکه مهاجمان هر دو تیم به‌شدت در تب‌و‌تاب گلزنی به‌سر می‌بردند. وقتی میثاق معمارزاده که به اعتقاد من بهترین بازیکن داربی بود، بازی فوق‌العاده‌ای را به نمایش می‌گذارد، خود به‌‌خود ذهنیت تبانی در این بازی نوعی توهم جلوه می‌دهد که برآیند اتفاقات سیاسی و اجتماعی اخیر در ایران است.

 تردیدی وجود ندارد که فشارهای روانی روی عملکرد بازیکنان تاثیرگذار است. به همین دلیل اکثریت قریب به اتفاق بازیکنان و مربیان دو تیم قبل از اینکه به پیروزی در داربی فکر کنند در اندیشه نباختن هستند و این فرآیند در ذهن تماشاگر فوتبال با تحلیل‌های مختلفی همراه می‌شود. شاید بیش از 90 درصد بازیکنان استقلال همان‌هایی باشند که چندین فصل است در کنار هم بازی می‌کنند و همین دلیل بزرگی بود تا استقلال در هشت بازی گذشته‌اش به‌لحاظ سازمان تیمی نمایش متفاوت‌تر از همه تیم‌های لیگ برتری داشته باشد.

در نقطه مقابل پرسپولیس بود که فوجی از بازیکنان تازه‌وارد را در ترکیب خود می‌دید که اغلب در حد پرسپولیس بازی نمی‌کنند. اشپیتیم‌ آرفی که دومین گلزن فصل پیش بود به‌راحتی در این تیم نیمکت‌نشین شده، هادی نوروزی به‌رغم موفقیت نسبی حتی نیمی از استعدادهای ذاتی خود را بروز نداده و میثم بائو پس از یک نیمه بازی خوب، در نیمه دوم وحشتناک ظاهر می‌شود. همه اینها نشانه‌هایی از ازهم‌گسیختگی تیمی است که 9 هفته برای هماهنگ کردن آن زمان زیادی نیست. چهار فاکتور اساسی برای تماشایی از آب درآمدن یک مسابقه فوتبال نقش دارند:

1- آمادگی جسمانی: چنین فاکتوری را تنها در میان بازیکنان استقلال شاهد بودیم. در طرف مقابل  بازیکنان پرسپولیس بعد از 9 بازی هنوز به شرایط ایده‌آل بدنی نرسیده‌اند. به وضوح قابل مشاهده بود که آنها در دقایق آخر بازی فقط چشم به ضدحمله‌ها داشتند و قوای جسمانی شان به شدت تحلیل رفته بود.

2- آمادگی تکنیکی: این شاخص نزد بازیکنان ایرانی ذاتی است و داربی هم جلب نظر می‌کرد.

3- آمادگی تاکتیکی: تاکتیک و انضباط تیمی تا حدودی حلقه گمشده دو تیم بود. به‌ویژه در نیمه اول که بازی به غایت ضعیف هر دو تیم جای هیچ گونه بحث فنی را باز نمی‌گذارد.

4- آمادگی روانی: حضور حدود 80 هزار تماشاگر در ورزشگاه آزادی و میلیون‌ها تماشاگری که از تلویزیون خانگی این بازی را تماشا می‌کردند به شدت روی بازیکنان جوان هر دو تیم تاثیر منفی گذاشته بود. مسلم اینکه اغلب بازیکنان دو تیم از آمادگی روانی لازم برای به میدان رفتن در چنین میدان بزرگی برخوردار نبودند.

با سوت پایان داربی، احتمالا خیلی‌ها به این نتیجه رسیدند که این همه هیاهو برای هیچ بوده. استقلال و پرسپولیس نه تنها دیگر بزرگ‌ترین تیم‌های ایران نیستند بلکه دیگر در ردیف تیم‌های بزرگ تهرانی هم قرار ندارند. این واقعیت در مقیاس بزرگ‌تر فوتبال ملی ایران را هم در برمی‌گیرد.

فوتبال ایران دیگر قدرت اول فوتبال در آسیا نیست. واقعیت این است که فوتبال ما مثل قورباغه است اما می‌خواهیم آن را مثل یک فیل، بزرگ جلوه دهیم. تنها نکته مثبت و قابل اعتنای داربی تماشاگران پرتعدادی هستند که به‌رغم تماشای بازی‌های ملال‌آوری مثل داربی 67 هنوز هم به ورزشگاه می‌روند. شما به من بگویید با کدام بیزینس می‌توان در طول دو ساعت 80 هزار بلیت فروخت و در ازای آن چنین شوی مضحک و سراسر تراژیکی را تحویل مردم داد؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد